پدیده سرسختی،امتناع از تجدیدنظر در عقاید یا دیدگاه های انسانی، علیرغم شواهد متضاد، یک تصویر مفید از این روش رویارویی است که در هر موقعیتی، روشهای متعددی برای مشاهده “حقایق” یک مسئله وجود دارد. همانطور که در این کتاب راهکارهایی توسط مولفین ارائه میگردد به زبان ساده، استدلال می شود که مطالعه در حوزه ی سرسختی انسان را با رویکرد تدافعی روبرو می سازد و توانایی انسان را به حداکثرخود نزدیک می سازد. این پدیده نتیجه وجود ساختارهای منطقی و سیستم های ارزشی کاملاً متفاوت اما همزمانی است که اغلب هنگام تعامل افراد با هم برخورد می کنند. این نکته منجر به ادعای اصلی در این کتاب می شود: اینکه این ساختارهای متفاوتِ بحث، در واقع سیستم هایي هستند تدافعی كه در ساختار برخورد انسان سرسخت بر شناخت ما از جهان عمیقاً تأثیر می گذارد. به طور خاص، یک انسان سرسخت، مجموعه ای از عناصر به هم پیوسته از جمله (اعتقادات، استدلال ها، منطق ها و فلسفه ی وجوبی و وجودی انسان و حتی متونی است که انسان از آن بهره می گیرد تا در بقای خویشتن به طوری که به نوعی سبک زیستی اش باشد رفتار نماید که در یک سیستم خود سازمان یافته قرار می گیرد. مرزهای این سیستم به گونه ای تثبیت شده است که برای فردی که گرفتار یک سیستم تهاجمی خاص است، (1) شناخت او از رویدادها، متون و کلمات خاص ثابت است، (2) درک کلی آنها معانی ایستا از نظر داخلی منسجم خواهند بود و(3) سیستم توسط سایر سیستم ها نظیر گفتگو، روابط اجتماعی، ساختار بیولوژیکی و فیزیکی انسان که با آنها ارتباط دارد محدود می شود. به این معنا، یک یک نظام در یک “بدن” است که کاملاً “درباره” زمینه های آن توضیح داده خواهد شد و به شکل گیری فرایندهای شناختی کمک می کند. برای نشان دادن این نکات، این کتاب یک باور خاص دست یافته که بتواند هرچند با زبانی ساده به بررسی و شناخت انسان بپردازد. این گونه ی انسانی به نظر می رسد در برابر تغییرات بسیار مقاوم است. آنچه اغلب به عنوان ویژگی های منحصر به فرد یک ایدئولوژی یا یک جریان فکری به عنوان باورهای سرسختانه تلقی می گردد، در واقع بخشی جدایی ناپذیر و پیچیده از نحوه ایجاد و تداوم همه شناخت (و دانش) در یک سیستم و نظام انسانی است.
در روش های متنوعی باید این نقشه را پیگیری کرد. در بازی درمانی و تمرینات ورزشی انتخابی بر اعتماد به نفس، خودکارآمدی جسمانی و سرسختی روانی درکودکان و نوجوانان باید این نقشه را کاوید .
نتایج پژوهشگران نشان داده ست که بین میانگین اعتماد به نفس، استحکام ذهنی و خودکارآمدی جسمانی در سه گروه کنترل، گروه آزمایش تحت بازی درمانی و گروه آزمایش تحت فعالیت های ورزشی انتخابی تفاوت معنی داری وجود دارد. به نوعی، تأثیر تمرینات ورزشی انتخابی بر اعتماد به نفس، سرسختی و خودکارآمدی جسمانی کودکان بیشتر از بازی درمانی بود و این بحران نسل نوین جهان و فرزندان زیر ۲۰ سال سخت کار را برای تربیت و پرورش آنان سخت کرده است. والدینی که عمدتا به دلایل متعدد معیشتی در سختی و تعب و رنج زیستن کودکی تا نوجوانی شان را به یاد می آورند اکنون دقیقا پس از ۲۰ سال خودشان فرزندانی را دارند پرورش می دهند که با مقیاس پرورشی دو دهه ی گذشته قابل قیاس نیست و عملا می توان گفت قیاس مع الفارغ است. اما این گناه فرزندان گذشته و والدین و انسانهای امروز در چیست که نمی توانند این پارادوکس مهیب را هضم کنند در هر مقایسه ای و پدیده ای که مواجه می شوند خودشان یادشان می آید که رنج گذشته و امکانات نوین جهان امروز چگونه به این سرعت دچار دگردیسی شده است و جهان مجازی حقیقتا چگونه آنها را درگیر خودشان و فرزندانشان کرده است. و فرزندی که در دنیای آی.او.اس و اندروید متولد می شود جهان دو دهه ی پیش را زمانی که با سوابق انسان گذشته روبرو می شود حیرت زده می شود .حتی در برخی از کودکان و نوجوانان نیز این پدیده ی تاریخی جزیی از غیرباورترین داستان هایی ست که می توانند بشنوند. حتی این نسل Z که نسل جریان یاد شده است، می تواند جریان واقعی بودن داستان منظوم رستم و سهراب را باور کند اما اینکه والدین شان با تنها دو سه دهه اختلاف سنی در دنیایی به سر می بردند که تلفن در خانه ها بسیار اندک بود و در پایتخت کشورش ایران، مردم از یکدیگر سیب زمینی و پیاز و گوجه و گوشت و مرغ قرض می گرفتند و رفت و آمد همسایگان را از زبان والدین می شنوند و اکنون حتی شاید همسایه ی دیوار به دیوار آپارتمانشان را هم به اسم نشناسند چه برسد به ارتباطات آنگونه ی آن روزگار.
خب اینجا باید گفت نقشه ی سرسختی برای این نسلی که اکنون دیگر، کمتر استادپذیر و راهنماجو شده است، نسلی که مرید و مراد بودن را درک نمی کند و آموختن را در بستر گوگل با جستجوهای گوگلی درک میکند، چه سرختی می تواند در زندگی اش بیابد و یا خانواده اش برایش پدید بیاورند تا تغییری در ماهیت سرسختانه یا سهل انگار یا ساده لوح و یا خوش خیال و زودباور پدید آورد . این نسل در حقیقت تا یک دهه ی دیگر قطعا باید وارد بازار کار شوند . این نسلی که از محاسن نسل قبل برخوردار نیست یا کم برخوردار است چگونه می تواند با عدم تسلط به کارش با پدیده ی اخراج از محل کارش پدید بیاید. چرا اصلا راه دوری برویم؟! چگونه می خواهد کارفرمایان خودشان را به اصلح بودن در شغلی که به آن نیاز داشته اند یا پیشنهاد شده است رو سفید بیرون بیایند و زندگی و استقلال مالی بیابند .
حقیقتا باید گفت این بحران یک دهه ی آینده قطعا والدین امروز را نگران خواهد ساخت .
اما حقیتا باید گفت ما زمان زیادی را برای پرورش انسانی سخت کوش و سرسخت در اختیار داریم. روش ها و آیینی که انسان این روزگار باید در زندگی اش و نقشه ی شغلی اش پیاده سازد همگی از مسیر سرسختی عبور میکند و در غیر اینصدرت باید گفت نسل آتی، باتوجه به تهدید اینکه بخش اعظمی از مشاغل جهان از بین می روند و به جایگزینی آن عده ای شغل جدید پدید می آید که برای این مشاغل، عناصر چندگانه انسانی پرورش یافته در مسیل سرسختی لازم است تا بتواند جریانات شهودی آینده ی نزدیک شان را مدیریت نمایند .
انسان ها معمولا از انتخاب کارهای سخت اجتناب می کنند، حتی وقتی پیش بینی می کنند که تجربه کاری بهتری را در اختیار آنها قرار می دهد ، پدیده ای که آن را گریز از تلاش می نامند. در هر یک از مطالعاتی که تاکنون انجام شده را بررسی نمایید، متوجه خواهید شد که انتخابی بین یک شغل بی دردسر اما خسته کننده و یک کار سخت اما لذت بخش وجود داشته که افراد به انتخاب آن می پردازند.
قطعا موجبات سرسختی پیامدهای لذت بخشی را برای انسان سرسخت پدید خواهد آورد . مصمم بودن این افراد آنها را به سرزمینی هدایت خواهد کرد که از آنان انسان هایی پیروز و متجلی به ارمغان می آورد . این کتاب به بررسی ساده و صادقانه ای از یک سفر سرسختانه می پردازد.
دکترعلیرضاعاشوری رودپشتی
مدیرمسئول موسسه انتشارات نیشا
مدرس دانشگاه،دانشیار سازمان دانشگاهیان ITICمشاورحوزه
مارکتینگ،فین تک ، توسعه کسب وکارو سرمایه گذاری
www.dralirezaashouri.com
www.nishapub.com
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.